این سئوال از راهبران کونگ فو می شود « انسا ن تو کیستی، چرابه دنیا آمدی و چرا به مرگ پایانی؟ »
در راز کونگ فوتوآ تولد متکی به یک فلسفه وجه عبادت است، بزبان ساده تولد پایگاه عبادت است
و اگر انسانی پابه جهان گذارد گویند اندیشهای به رشد پا گرفته است و اگر انسانی به مرگ رود گویند
به برترین قدرت توانائی خویش رسیده است .فاصله بین تولد و مرگ را جوشش اندیشه نامند.
.
در معابد کونگفو راز مطلوب سلولهای مغز و کالبد سالم و توانا در قدرت عجیب فیزیولوژی رو میگیرد، مهمترین موضوع معابد کونگ فو در این است که از پاره شدن اندیشه بوسیله عوامل خارجی شدیدا جلوگیری شود . ( به عبارت ساده هرچه که فکر ازچشم میگیرد باید در آن متمرکز شود آنچه را که درتالار اندیشه در اثر فکر کردن آزاد رخ می دهد عبا رت است از بازگشت انسان به ذا ت خود ، در اثر این نوع فعالیت هنرمندانه مغز، فرد قادر میگردد که بتواند به یک موفقیت از زوایای مختلف نگاه کند و از روشن بینی ویژهای برخوردار گردد، در طریقت تمرکز فکر کونگ فو ( گونه ای از اسرارکونگ فو) فعالیت خلاقه در تمام حوزههای هنری فکرخود به خود دیده می شود ، آنچه در اثر فکر کردن بدون وقفه گسترده و عمیق اتفاق میافتد در پایان منجر به تولد فرد اندیشمند میگردد، با دست آویز به فکر کردن ، علت ناکامی و ریشه تشویشها و نگرانیها کشف شده و بعد از موفق شدن در این راه، به تولد تا زه یا تولد دیگری میرسد که در کونگ فوتوآ بدان خالق میگویند در تاریخ وضعیتی از شرح حا ل پیامبران ، اندیشمندان اجتماعی و هنرمندان و انقلابیون مشاهدهً بسیار شده است . تمرکز فکر (zenkungfu ) ذن کونگ فو حرارت فکر ، گرایش شدید در راه بوجود آوردن کوتاهترین ارتباط انسان و قدرت خلا قه او است ، بدین آرمان است که آرامش انسان پایه میگیرد وتضاد بشریت از بین میرود . و به اصطلاح برادری در مقا م برابری به ا نسا ن رو مینهد ( آشتی بوجود آوردن انسانها ) سلولهای مغز انسان دارای این استعداد است که بطور مداوم یا متناوب بفکر بکوشد وجواب بسیاری از مسا ئل پیچیده و در هم برهم و غیر قابل حل را کشف نماید در شیوه و طریقت کونگ فو نیروی تن و کارداری ارزش والائی دارد ( انسان باید در هستی خود بکوشد ) همانطور که قبلا آگاهی یافتیم تمرکز فکر عبارت است از بازگشت به فیزیولوژی انسان ازطریقت کونگ فو است . راهبران کونگ فو به دانش علمی و فلسفه پختگی فکر و نیروی تن باز نشستهاند و اندیشیدن را از طریق سلسلهً اعصاب و نیروی تن مقام ویژهای قائل شدهاند .انسان کونگ فو قدرت بس توانائی دارد ، چه جنگ آوری ، مبارزه تن به تن (مایانه mayane) قدرت جسارت، شهامت ، بیباکی ، در حد یک انسان غیر قابل تصور از خود نشان میدهد در طریقت کونگ فو، راهبر به اندیشهً همراه ( کونگ فوکا kungfuka ) راه باز میکند ، او را به عبارت خویش برای برترین توانائی تن و راز فکر آماده میکند ، به نیایش خویش میبرد تا به هستی زمان آگاهش می کند، واستدلال منطقی در او بوجود میآورد ، چون زندگی بر پایه پرسش و پاسخ منطقی استوار است .صدای راهبر در فکر شاگرد فریاد هستای اوست ، اسرار کونگ فو همیشه بین استاد و شاگرد باقی است و این راز باز شدنی نیست .در مکاتب علمی کونگ فو که پایانش را پروفسورا مینامیم و درجهاش را به شالبند قرمز خطا ب میکنیم در این حد همراه ( شاگرد ) زمانی به راهبری دست می یابد که قدرت خلا قه تازهای به جهان دهد و این نمایش زبان او در فکر و ا ندیشه اوست و بدینسان راز کونگ فو برای شا گرد یکنوع پختگی است